اول مهر و بازگشائی مدارس

سعید حدادیان، مداح اهل بیت که از شعرای معاصر نیز به حساب می آید به تازگی شعری بلند در رابطه با سیر تاریخی چند سال گذشته سروده است. او این شعر را به دختر کوچکش تقدیم کرده است که در حال حاضر دانش آموز است. حدادیان در همین رابطه گفت: « دختر کوچکم وقتی نخستین  نمره 20 مدرسه خود را گرفته بود من قرار بود آن را امضا کنم. وقتی امضا کردم، یاد دوران گذشته خودم افتادم و این شعر را سرودم. قصد هم بر این بود که  آن را در مهر و به مناسبت بازگشایی مدراس را منتشر کنم اما از آنجا که بازگشایی مدارس با هفته دفاع مقدس تقارن داشت انتشار آن را به آستانه روز 13 آبان موکول کردم. ».

لازم به ذکر است به علت طولانی بودن شعر  قسمت اول شعر را که مربوط به سالهای مدرسه میباشد به همراه قسمت پایانی شعر را که برای سالهای جنگ تحمیلی سروده شده در این پست آورده شده است .

 

شوق کودکانه

 

باز دل تنگ زنگ مدرسه ام
 دنگ دنگی که می شود پر و بال

حسرت مشق های ننوشته،
 لذت بیست های اول سال

مزه ی تلخ ترکه های انار
 مزه ی ترش زال زالک کال

خنکای نسیم اول صبح
 پر کشیدن در آسمان خیال

کیف وکفشی که آرزویم بود
 نرسیدم به آرزوی محال

هم نوا با اذان صبح شدن
 ذکر بی بی و عطر احمد و آل

با سماور چهار قل خواندن
 صبح دم شکر قادر متعال

اول صبح، دوری از مادر
 زنگ آخر ترانه های وصال

آبرنگی که باز هم گم شد
 بین نقاشی از جنوب و شمال

قصه ی جنگ رستم و سهراب
 داستان قشنگ رستم و زال

قصه ی بوسه های شیطانی
 قصه آن دو مار خوش خط و خال

قصه لاک پشت و مرغابی
 می توان پر کشید بی پر وبال

قصه های کلیله و دمنه
 مکر روباه و  حیله های شغال

و...............

***
 ای دل ، ای دل ، دل شکسته مسوز
 ای دل ،  ای دل ، دل شکسته منال

آسمان از ولایت مولا (ع )
 داد سهم مرا تمام و کمال

پدرم نوکر امام حسین(ع )
 مادرم عاشق  محمد و آل(ص )

یاد آن روضه های هر هفته
 عطر عود و تبسم تمثال

با صدای گرفته مرشد
 باز می شد همیشه راه وصال

خیمه بچه ها غریبِ غریب
 چشمه ی اشک ما زلالِ زلال

در هیاهوی ظهر عاشورا
 کشته می داد روضه ی گودال

قصه ی انقلاب و قصه جنگ
 کرد خوبان قصه را غربال

سینه سرخان مسجدی رفتند
 تا فراسوی آسمان خیال

رنگ دشمن سفید شد چون گچ
 روی ظالم سیاه مثل ذغال

دوستانم شهید گم نام اند
 نام من شد بسیجی فعال

سال ها رفت و پای درس حساب
 کسی از حال ما نکرد سوال!

 

هفته دفاع مقدس

هفته دفاع مقدس

هفته یاد یاران سفر کرده و مردان از جان گذشته

بر همه هموطنان مبارکباد

شهید شوشتری:

“دیروز از هرچه بود گذشتیم امروز از هرچه بودیم گذشتیم! آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز! دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود! جبهه بوی ایمان می داد و امروز ایمانمان بو می دهد انجا درب اتاقمان می نوشتیم یا حسین فرماندهی از ان توست الان می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید ! ”

***  شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات   ***

روز شعر و ادب فارسی

سید محمدحسین شهریارِ مُلک سخن


سید محمد حسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵ تا ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (قبل از آن بهجت) شاعر ایرانی بود که شعرهایی به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی داشت. از شعرهای معروف او می‌توان از «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» به فارسی و «حیدر بابایه سلام» (به معنی سلام بر حیدر بابا) به ترکی آذربایجانی اشاره کرد.

استاد سخن معاصر، شهريار بيش از 28 هزار بيت شعر به زبان فارسي و در حدود سه هزار بيت به زبان تركي آذري سروده است. شهرت شهريار مرزهاي داخلي كشورمان ايران را در نورديده و اكنون در اغلب كشورهاي جهان شخصيتي شناخته شده است به طوري كه اكنون در جماهير ماوراي قفقاز و آسياي مركزي خيابان ها، سالن هاي نمايش، پارك ها و ديگر اماكن عمومي به نام شهريار نام گذاري مي شوند و در حال حاضر منظومه حيدربابايه سلام در اكثر دانشگاه هاي جهان از جمله دانشگاه كلمبيا در ايالات متحده آمريكا مورد بحث رساله دكترا قرار گرفته است و برخي از موسيقيدانان همانند هاژاك آهنگساز معروف ارمنستان، آهنگ جالبي براي آن ساخته است.

شهریار، نخستین قدم‏های خود را در شعر، بر جای پای حافظ می‏نهد. تخلّص خود را از او به تفأل می‏ستاند و پس از آن که خود رهرو و تیزگام این طریق نه‏چندان هموار می‏شود نیز، خواجه را به عنوان چراغدار و پیشوای خود از یاد نمی‏برد.

منظومه ترکی «حیدر بابایه سلام» اثر بی‏نظیر استاد شهریار، به عنوان یک شاهکار ادبی مورد توجه ادب‏دوستان قرار گرفته و تا کنون به بیش از نود زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این منظومه در سال 1331، سالی که مصادف با فوت مادر شهریار، «کوکب خانم» بود، به زبان مادری شاعر، «ترکی آذری» سروده شده است، و تجلی شور و خروش جوشیده از عشق شهریار به مردم آذربایجان است. این منظومه، قاموسی از سنت‏ها و آداب و رسوم، روابط صمیمی مردم، داستان‏ها و باورها، بازی‏های کودکانه محلی، جوانمردی‏های بزرگان سرزمین اجدادی، افسانه‏ها و نمادهای مردانگی، درد غربت و جدایی از ایل و تبار، جلوه‏های طبیعت به هنگام فصل‏های مختلف سال و پندهای شاعر از زندگی است.
منظومه حیدر بابا، از شمار بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است و در بیش‏تر دانشگاه‏های جهان، از جمله دانشگاه مطرح کلمبیا در آمریکا، مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است.


نمونه از اشعار شهریار دردیوان حیدر بابای سلام :


«حیدر بابا، ایلدیریملار شاخاندا 

 سئللر، سولار شاققیلداییب آخاندا
 قیزلار اوناصف باغلاییب باخاندا
 سلام اولسون شوکتیزه، ائلیزه
 منیم ده بیرآدیم گلسین دیلیزه» 
 

 «خانیم ننه م» ناخوش اولان ایل ایدی
 قیش وار ایکن کولک ایدی، یئل ایدی
 قیش دا چیخدی، یاغیش ایدی، سئل ایدی
 یوک، یا بینی هئی چاتیردیق کی گئده ک
 سئل کوشگورور، مجبور اولدوق قئیده ک» 


 


روحش شاد و یادش گرامی باد .

فیلم توهین آمیز به اسلام

چه کسانی پشت تولید این فیلم موهن بوده اند؟ اهداف این افراد چه بوده است؟محتوای فیلم موهن به ساحت پیامبر اسلام چیست؟

 

اگرچه در سالهای اخیر پدیده "اسلام هراسی" در جهان غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا به عنوان فضای رسانه ای رایج و مضمون تکرار شونده در  رسانه ها شکل گرفته است، اما این امر به این جا متوقف نشده و به شکل "اسلام ستیزی" تغییر شکل یافته است. اگرچه  در سالهای گذشته و به ویژه پس از حوادث یازده سپتامبر که به گروه القاعده منتسب شد، اسلام هراسی در ابعاد رسانه ای، سیاسی و اجتماعی دنبال شد و مسلمانان در جوامع غربی با انواع و اقسام تضییقات و تبعیضات روبرو شدند و رسانه ها، تصویری سیاهی از مسلمانان به مخاطب غربی ارائه می کردند، اما اخیرا چندی است  که نه تنها مسلمین مورد تعرض و اتهام قرار می گیرند که ستیزه جویی علیه خود اسلام شکلی علنی یافته است. اگر در سالهای گذشته هالیوود و فیلمهای آمریکایی مسلمین را مردمی خشن، تروریست، بی فرهنگ و .... تصویر می کردند ، اخیر تحرکات برای تخریب بنیانهای معنوی اسلام  شدت گرفته است. در جهان غرب که پرسیدن درباره چرایی موجودیت اسراییل و کم و کیف هولوکاست حکم ذنب لایغفر دارد و با آن برخوردهای هم رسانه ای و هم حقوقی می شود، به نام آزادی بیان و اندیشه زمینه برای انواع و اقسام اهانت های موج آفرین علیه مقدسات مسلمانان فراهم است. اگر حمایت از کاریکاتورهای علیه پیامبر اعظم(ص)، سکوت دربرابر آتش زدن قرآن توسط کشیش هتاک و حمایت از خوانندگان هتاک علیه ائمه را از  نمونه های اولیه اسلام ستیزی در جوامع غربی بدانیم، تولید فیلم اهانت آمیز درباره رسول گرامی اسلام(ص) نمونه اعلای گرایش های اسلام ستیزانه در این جوامع است. فیلمی که با واکنشهای شدید مردم مسلمان کشورهای مختلف روبرو شد و موجی از احساسات پاک مردم در اعلام انزجار ار این جنایت شنیع را به همراه داشت. اما سوال اصلی این است که محتوای این فیلم چه بوده، چرا تولیده شده و حامیان آن چه کسانی هستند؟ ما در این نوشتار به این سوال پاسخ خواهیم داد.   

با مطرح شدن برنامه پخش این فیلم در سالگرد حادثه 11 سپتامبر توسط تری جونز کشیش هتاک و سفیهی که سال گذشته برنامه قرآن سوزی را ارائه کرده بودحساسیتهای درباره این فیلم و محتوای آن شدت گرفت

محتوای این فیلم شنیع چیست؟

اعتراضهای مردمی در جهان اسلام همه در واکنش به  فیلم «معصومیت مسلمانان» بود؛ فیلمی که در ابتدا اعلام شد حاصل کار یک کارگردان آمریکایی ـ اسراییلی به نام سام باسیل است و اما پس از مدتی تلاش شد افراد دیگری در آن ذی مدخل معرفی شوند
این فیلم با صحنه‌هایی از حملات گروه‌های تندروی اسلام گرا به یک داروخانه مربوط به یک پزشک قبطی( نام اقلیت مسیحی  در مصر)  آغاز می‏شود. در این صحنه چند نفر با ریش بلند با چوب و چماق به داروخانه این پزشک حمله می‏کنند و با حمله ناجوانمردانه به همسر وی، مغازه اش را ویران می کنند؛ اما پلیس تنها نظاره گر این حادثه است.

فیلم پس از این بخش، به حیات پیامبر اعظم(ص) در صدر اسلام منتقل می‌شود و با پخش صحنه های مبتذل (که از بیان آنها معذوریم)، علاوه بر توهین به پیامبر اکرم(ص)، دین اسلام به عنوان "سرطان" و مسلمانان را افرادی خشن، عقب مانده و طرفدار خونریزی نشان می دهد.

رسانه ها گزارش داده اند که گذشته از محتوای ضعیف، سخیف و مغرضانه درباره پیامبر اسلام که ارزش بیان ندارد، یکی از شیطنتهای فیلم آن است که مسلمانان را افرادی شکنجه‏ گر معرفی کرده است و در صحنه ای از فیلم یک زن سالخورده به نحو عجیبی شکنجه می شود؛ در حالی که در تاریخ اسلام چنین چیزی مشاهده نمی شود.

چه کسانی این فیلم سخیف را تولید کردند؟

در روزهای ابتدایی پس از انتشار این فیلم ، برخی رسانه های غربی یک فرد  با تابعیت دوگانه اسرائیلی و آمریکایی را به عنوان سازنده این فیلم معرفی کردند.  روزنامه وال استریت ژورنال این فرد را این گونه معرفی می کند: سام باسیل یک شهروند اسرائیلی ـ آمریکایی ایالات متحده است. وی یک مشاور املاک و مدیر شرکت‏های ساختمانی است که در کالیفرنیای جنوبی زندگی می‌کند و دشمن قسم‌خورده اسلام است؛ سام باسیل، یک نام مستعار نیست .

باسیل از  سه شنبه (11 سپتامبر 2012 ـ 21 شهریور 1391) که با روزنامه صهیونیستی "هاآرتص" و روزنامه آمریکایی "وال ستریت ژورنال" مصاحبه کرد ناپدید شد و از مکان اختفای وی اطلاعی در دست نیست.

  وال‌استریت‌ژورنال می‌نویسد، سام باسیل نویسنده و کارگردان این فیلم، پس از این اتفاقات متواری شده و کسی از جایش خبر ندارد. او البته در گفت‌وگویی با این روزنامه، گفته فیلمش یک فیلم بلند سیاسی است، نه مذهبی و ضمن توهین دوباره، اسلام را «سرطان» دانسته است. به نوشته این روزنامه پنج میلیون دلار از سوی صد خیر یهودی برای تولید این فیلم دو ساعته که ظرف سه ماه در کالیفرنیا ساخته شده، جمع‌آوری شده ‌است. باسیل با آسوشیتدپرس هم گفت‌وگو کرده و با ابراز تأسف از مرگ کارکنان سفارت امریکا از اینکه از سفارتخانه‌ها خوب مراقبت نمی‌شود، انتقاد کرده ‌است.

و اما حرف آخر

مسوولیت پخش و ساخت این فیلم شنبع و منزجر کننده توسط هر فرد یا گروهی که در آمریکا ساخته شده باشد برعهده خود آمریکا است. دولت آمریکا که هم اکنون  با خشم امت اسلامی روبرو شده ، تلاش می‏ کند خود را از این اقدام موهن تبرئه کند؛ اما آیا می‏ توان پذیرفت که ساخت چنین فیلمی با سرمایه هنگفت و نیز اقدامات مستمر کشیش هتاک و سفیه بدون اطلاع و رضایت مقامات آمریکا انجام شده باشد؟ 

از سوی دیگر با این اقدام، ادعای احترام به عقاید  سایرین  و به رسمیت شناختن تفاوتها که از مفاد جدی تبلیغات درباره ارزشهای جوامع غربی است زیر سوال رفت. برای مثال بسیاری از ویدئوها و فیلمهای مربوط به فعالان ضدصهیونیسم و یا حزب الله لبنان،  به دلایل واهی چون ضدیهود بودن و یا ترویج نفرت و خشونت از یوتیوب حذف می شود، اما گوگل حاضر به حذف این فیلم موهن از سایت خود نیست!  سایت یوتیوپ که در مالکیت شرکت گوگل قرار دارد اعلام کرد  فیلم توهین آمیز علیه پیامبر اسلام را از این سایت حذف نمی کند اما مانع از دسترسی به این فیلم در دو کشور مصر و لیبی می شود. این گونه تبعیضها و فعالیتهای اسلام ستیزانه ماهیت جریانهای پشت پرده تمدن غرب را بیش از پیش برای ما آشکار می نماید.

در نهایت به عنوان عضوی کوچک از جامعه بزرگ مسلمان  این جنایت شنیع را به حضرت بقیه الله الاعظم(عج) تسلیت عرض نموده و خواستار پیگیری و برخورد با این هتاکان از سوی تمام مسلمین جهان و نهادهای بین المللی هستیم. ما بر این باوریم که که اگرچه این اقدام با خیال خام ضربه به بنیانهای اسلام صورت می گیرد اما  این کفار باید بداند که چراغ هدایت با این اعمال خاموش شدنی نیست

یُرِیدُونَ لِیُطْفِۆُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

 

سوگنامه

 در سوگ ششم اختر تابناک اسمان امامت و ولایت

امام جعفر صادق (ع) 



از سالاله پيامبران بودى و عطر و بوى پيامبر را ميدادى و مهابت و شكوه او را داشتى .

اى خورشيد مدينه دانش :

سالهاى سياه ، ابرهاى سلطه امويان ، آسمان جهان اسلام را تاريك كرده بود

و سالهاى تيره تر حكومت عباسيان ، مسلمآنان را به تيرگى نشانده بود.

در ميان اين دو فصل سياه و سرد و ابر آلود چند صباحى كه خورشيد وجود تو تابيد،

 اسلام و قرآن را جان بخشيد،

 نهال حق پا گرفت و افق انديشه ها تابان شد.

دين ، زنده به نام تو گشت .

درخت علم ، در بوستان كلام تو روئيد.

گلشن فضل از چشمه دانش تو سيراب شد.

كتاب فقه با الفباى جعفرى نگاشته گشت .

وقتى تو سخن ميگفتى ، طبيعى بود كه حسودان و عنودان ،

زبان طعن بگشايند و تيغ دشمنى بركشند.

كدام دانشورى را ميتوان شناخت كه از گنج دانشت بهره نبرده باشد؟

كدام معلمى را ميتوان نام برد كه به اندازه تو تربيت مكتب عترت داشته باشد؟

كدام حوزه است كه شاگردى تو بر سر در ان نقش نبسته است ؟

كدام فقيه است كه خوشه چنين خرمن حديث تو نيست ؟

وقتى چهار هزار قلم ، حكمت و حديث و فقه را از عرش بلند علم لدنى تو،

 بر فرش كتب و دفاتر فرود مى اورند.

وقتى چهار هزار شاگرد، همچون نسيمى خوشبوى ،

 از كوى معارف تو گذشته و در پهنه قلمرو اسلام پخش ميشدند و قال الصادق گويان ،

كام تشنگان معرفت را عطر اگين ميساختند.

وقتى منطق اهل بيت و برهان عترت ، قوى تر و بران تر بود.

 وقتى مردم ، گاهى از لابلاى گرد و خاكهاى بر انگيخته بدعت گذاران و تحريف گران ،

چهره اسلام ناب محمدى را ميديدند و فريفته جذبه هاى ان ميشدند.

وقتى سلسله نورانى راويان احاديث ، حلقه اى از تعبد و اطاعت برگرد آل الله ميزدند.

 

 

عوامل استحکام روابط خانوادگی از دیدگاه قران کریم

عوامل استحكام روابط خانوادگی از نگاه قرآن كریم


خانواده به عنوان هسته اولیه و مهمترین كانون زندگی انسان دارای اهمیت ویژه ای در ساختن شخصیت اوست. چنانچه زن و مرد بتوانند براساس دستورات حیاتبخش اسلام، خانواده را سرشار از مهر و عطوفت نمایند سعادت دنیوی و اخروی خود و فرزندانشان را فراهم كرده اند. اسلام برای مهرورزی و زیبا سازی خانواده اهمیت خاصی قائل است.

طبق بینش قرآنی، خانواده نشانه ای از رحمت، عطوفت وحكمت اوست. و شایسته است صفات رحمت وجمال حضرت پروردگار در یك خانواده سالم خودنمایی كند و در محیط آن نشانه ای از عدالت، رحمت، علم و حكمت، خداوند و سایر صفات الهی در آن به نوعی نمایان گردد. بنابراین بنیان خانواده كه مهم ترین عامل در ساختار شخصیت افراد و جلوه ای از رحمانیت پروردگار است باید همواره همچون دژی مستحكم در برابر انحرافات، لغزش ها و آفات و آسیب های مهم اجتماعی تقویت گردیده و ارتباط اعضای آن براساس رحمت، مودت بویژه رابطه قلبی و عاطفی میان زن و شوهر استحكام یابد. در زیر برخی از عوامل استحكام و تقویت ارتباط اعضای خانواده را بر اساس رهنمودهای قرآنی ذکر می کنیم:

1- ایجاد فضای عاطفی

آدمی از سویی ذاتاً شخصیت خود را دوست دارد و پیوسته تلاش می كند كه بسوی اعتلا و ترقی شخصیت خویشتن گام بردارد و از سوی دیگر انسان كه از ماده انس اشتقاق یافته است به موانست و الفت شدیداً نیازمند است. او دوست دارد بیشتر به سوی افرادی كه عزت نفس و شخصیتش را مورد توجه قرار می دهند جذب شده و با آنان مانوس گردد. پس برای تحكیم روابط میان اعضای خانواده باید با ایجاد فضایی عاطفی، با تقویت غریزه موانست و بهره گیری از حس حب ذات همراه با درك نیازها و خواسته های مشروع طرفین اقدام نمود از سیاق آیات قرآن می توان برخی از راهكارهای ایجاد فضایی عاطفی و مهرآمیز را بدست آورد.

الف - خطاب زیبا

نام هر كس برای او عزیز و دوست داشتنی است و در ایجاد انس و الفت و تقویت ارتباط نقشی بسزا دارد. فرهنگ متعالی اسلام علاوه بر آموزش نام های نیك و سفارش به ترویج آن، كوشیده است تا مردم را در گفتگوها و خطاباتشان به سوی معاشرت نیكو و خطاب های احسن راهنمایی كند.
خداوند متعال در سوره حجرات از خطاب های زشت و نفرت انگیز نهی كرده و به مسلمانان یادآور می شود كه همدیگر را با نام نیك وخطاب مهرانگیز صدا كنند .

براساس این راهكار قرآنی، زن و شوهر و سایر اعضای خانواده برای تقویت ارتباط خود باید از بهترین و دوست داشتنی ترین القاب و اسامی بهره گیرند و صفا و صمیمیت را در فضای خانواده حاكم سازند. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در این رابطه به خانواده های مسلمان یادآور می شود كه: سه چیز دوستی و محبت را در میان دو مسلمان تقویت می كند و صفا و صمیمیت را در میان آنان حاكم می سازد.

ب - گفتگوهای مهرآمیز

ارتباط كلامی با عبارات عاطفی و دلنشین می تواند روابط زوجین را تقویت نموده و موجب پایداری بنیان خانواده گردد. این شیوه كارآمد تربیتی نه تنها برای استحكام روابط خانوادگی و ایجاد فضای عاطفی مناسب است بلكه در تربیت فرزندان نیز تاثیر دارد.

    به گفتار شیرین جهان دیده مرد كند آنچه نتوان به شمشیر كرد.


امام علی(ع) می فرماید: زیبا و دلنشین سخن بگویید تا پاسخ های زیبا و دلنشین بشنوید.

 
به شیرین زبانی و لطف و خوشی توانی كه پیلی به مویی كشی .

بنابراین كلمات و عباراتی كه روزانه در میان زوجین مطرح می شود تأثیر بسزایی در تقویت روابط مشترك آنان داشته باشد و یا خدای ناكرده به فروپاشی اركان یك خانواده بینجامد.

ج- سلام كردن

از ویژگی های فرهنگ متعالی اسلام سلام كردن مسلمانان به همدیگر است. سلام با صدایی رسا، واضح، و با آهنگی جذاب موجب تقویت بنیان خانواده و فراگیر شدن فضای عاطفی در میان اعضای آن خواهد بود. سلام كردن به اعضای خانواده كینه را از بین می برد، روحیه ها را شكوفا می كند و دل ها را به هم مأنوس و نزدیك می گرداند و نوعی ابراز محبت و اظهار علاقه به طرف مقابل می باشد. 

د- مشورت

مشورت كردن یكی از شیوه های پسندیده قرآنی است. این عمل موجب می شود تا انسان از افكار دیگران استفاده نموده و از اندیشه ها و افكار جدیدی كه خود به آن نرسیده بهره گیرد.

 
   عقلها مر عقل را یاری دهد مشورت ادراك و هشیاری دهد.
 
قرآن كریم از تبادل افكار فرعون با همسر خود خبر داده و پذیرفته شدن رأی همسر فرعون را در آن جلسه نقل می كند كه رأی مشورتی او به نجات جان یك پیامبری انجامید. خداوند در این رابطه می فرماید: «وقالت امرات فرعون قرت عین لی ولك لاتقتلوه عسی ان ینفعنا او نتخذه ولدا؛همسر فرعون گفت: این كودك نور چشم من و توست او را نكشید شاید به ما سودمند باشد یا او را به فرزندی بپذیریم. و در سوره بقره به مشورت زن و شوهر در مورد چگونگی رفتار با كودك شیرخواره اشاره كرده و می فرماید: «فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلاجناح علیهما؛ اگر آن دو با مشورت و رضایت یكدیگر بخواهند كودك را زودتر از شیر بازگیرند گناهی بر آنها نیست. و در سوره شوری می فرماید: «وامرهم شوری بینهم» اهل ایمان با همدیگر مشورت می كنند و چه زیباست كه زن و شوهر مسلمان كارهای خود را براساس مشورت انجام دهند.

و- هدیه دادن

ابراز علاقه و محبت زن و شوهر به همدیگر راههای مختلفی دارد كه یكی از زیباترین روش های آن هدیه دادن به یكدیگر است. قرآن در مواردی از این شیوه مهرآور سخن گفته است و گاهی به آن ترغیب می كند. و از هدیه مناسب از سوی مردان به همسرانی كه می خواهند از آنان جدا شوند هدیه در حج تمتع به درگاه ربوبی كه در جلب محبت تاثیر فراوان دارد. رسول خدا در روایتی می فرماید: مردی كه داخل بازار شود و تحفه ای را خریده و به خانواده اش برساند ثوابش معادل با عمل كسی است كه نیاز گروهی از مستمندان را رفع كرده باشد.
انسانی كه هدیه ای را دریافت می كند بی اختیار مهر و محبت هدیه دهنده را در دل خود احساس می كند. این نكته در روابط زناشوئی از اهمیت ویژه برخوردار است. امام باقر(علیه السلام) در این رابطه فرمود: به یكدیگر هدیه دهید كه هدیه غبار كینه ها را از دل می زداید و عداوت و دشمنی و روابط تیره را به دوستی و مهربانی بدل می سازد.

2 - عفو و گذشت

هر زن و شوهری طبعا در زندگی خود دچار خطاها و لغزش هایی می شوند چرا كه انسان جایزالخطا است و به غیر از چهارده معصوم(علیهم السلام) كسی را نمی توان مصون از اشتباه و لغزش دانست. به همین جهت قرآن كریم می فرماید: «ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفرالله لكم و الله غفور رحیم؛ آنان شایسته است عفو كنند و از لغزش های دیگران چشم بپوشند آیا دوست نمی دارید كه خداوند نیز شما را عفو كند البته كه خدا آمرزنده و مهربان است.»
یكی از علل مهم اختلافات خانوادگی عدم تحمل و كم صبری زن و شوهر نسبت به یكدیگر است این بگومگوها معمولا در اول زندگی بیشتر است و هر قدر كه زن و مرد بیشتر همدیگر را می شناسند و درك می كنند و عفو و اغماض به خرج می دهند تدریجا نزاع ها فروكش كرده و جای خود را به مهر و صفا و گذشت می دهد.
آری بهترین و زیباترین روش در تقویت بنیان خانواده توسل به عفو و گذشت و بردباری در مقابل خطاهای اعضای خانواده بویژه زن و شوهر نسبت به همدیگر است.
 

3- خدمت به خانواده

تأمین نیازهای خانواده از جمله وظائف مرد است او با این عمل خود علاوه بر ایفای نقش خود در مدیریت خانه، رضایت خداوند و همسرش را جلب می كند و در تقویت پیوند زناشویی گام برمی دارد. در آیات قرآن این عمل پسندیده از شیوه های مردان خدا و پیامبران الهی محسوب می شود.
خدمت به خانواده و یاری رساندن به كدبانوی خانه دلها را به هم نزدیك می كند نیازهای زندگی را برطرف ساخته و به فرزندان نیز درس عشق و محبت و خدمتگزاری می آموزد. چرا كه انجام كارهای منزل تنها به عهده بانوان نیست بلكه همكاری، مساعدت و یاری شوهر را می طلبد.

4- سفر های خانوادگی

اعضای خانواده كه معمولاً در منزل تنها هستند بویژه در عصر ما كه زندگی های شهری و ماشینی موجب شده افراد در خانه ها بمانند و كمتر به بیرون رفتن نیاز پیدا می كنند رفتن به سفرهای زیارتی، صله ارحام و تفریحی به همراه خانواده از جمله ضروریات زندگی محسوب می شود. این امر آثار و بركات تربیتی و اخلاقی و آموزشی فراوانی به همراه دارد.
شكوفا شدن روحیه تعاون و همیاری در میان اعضای خانواده، كسب تجربه بویژه برای فرزندان، مشاهده اعجازانگیز و شگفت آور آثار طبیعی و معرفت بیشتر به قدرت الهی، دیدار بستگان و خویشاوندان، بدست آوردن پاداش های معنوی و از همه مهم تر تألیف قلوب و انس بیشتر اعضای خانواده با همدیگر از جمله ره آوردهای سفرهای خانوادگی است كه در استحكام پیوستگی اعضای خانواده مؤثر است. قرآن كریم نیز در لابلای آیات آسمانی خود به سفرهای خانوادگی اشاره دارد.در سیره اهل بیت نیز از این گونه موارد زیاد گزارش شده است. آری سفرهای خانوادگی فرح بخش، مسرت آور، و موجب سعادت و رفاه و تقویت بنیان خانواده است و اگر در مواردی مرد به تنهایی مسافرت كند شایسته است كه سوغات سفر را فراموش ننماید. پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآ له) فرمود: هر گاه مردی به تنهایی مسافرت كند وقتی به جمع خانواده اش برمی گردد حتماً برای آنان سوغاتی و هدیه نو و تازه ای بیاورد هر چند كم ارزش باشد.

5- مصالحه و مدارا

درزندگی مشترك میان زن و شوهر اگر مصالحه و مدارا حكمفرما نباشد بدون تردید نظام خانواده از هم گسیخته خواهد شد.
برای ارتباط بیشتر وتعمیق روابط زن و شوهر بهترین شیوه ای كه قرآن پیشنهاد می كند صلح و سازش و مدارا است. قرآن در این زمینه می فرماید:«و ان امراه خافت من بعلها نشوزا او اعراضاً فلا جناح علیهما ان یصلحا ان یصلحا بینهما صلحا والصلح خیر و احضرت الانفس الشح و ان تحسنوا و تتقوا فان الله كان بما تعملون خبیرا» اگر زنی از ناسازگاری و رویگردانی شوهرش بیم داشته باشد مانعی ندارد كه با هم صلح و سازش كنند زن یا مرد با چشم پوشی از پاره ای حقوق خود با همسرش مدارا كند و مصالحه و مدارا بهترین راه زندگی است. اگر نفس های خودخواه طبق غریزه حب ذات دراین گونه موارد از صلح و صرف نظر كردن از حقوق خودبخل می ورزند و اگر به نیكی و پرهیزگاری روی آورید و به خاطر خدا صلح و سازش كنید) خداوند به اعمال شما آگاه است. و می داند كه چه بهره های سودمندی درانتظار شما وخانواده تان می باشد.
كوتاه آمدن در مسائل خانوادگی مانند خطای همسر و فرزندان و یا حساس نشدن درمقابل عادات و سلیقه های ناموزون اعضای خانواده،سعادت دنیا و آخرت و عزت و سربلندی در پی دارد و بنیان خانواده را از تزلزل و سستی باز می دارد كه خداوند در توصیف انسان های مومن می فرماید: آنان خشم خود را فرو می برند و از لغزش های مردم عفو می كنند و خداوند نیكوكاران را دوست دارد. علی (علیه السلام) فرمود: درهرحال با همسرت مدارا كن و با او به شیوه ای نیكو رفتارنما تا زندگی با صفا و آرامی داشته باشی!

6- تأثیر رفتارهای زن

برخی از عوامل استحكام بنیان خانواده را می توان در رفتار و برخوردهای بانوان مسلمان جستجو كرد. آنان اگر وظایف خود را به نحو شایسته ای انجام دهند و در رعایت حقوق شوهران خود كمال تلاش را به عمل آورند بخش عظیمی از مشكلات خانواده ها حل خواهد شد. ما در اینجا چند مورد از وظایف زنان را در ارتباط با همسرانشان از زبان وحی مرور می كنیم.

الف- اطاعت از همسر


مدیریت خانواده بر عهده مرد است و آنان طبق فطرت و قانون الهی وظیفه هدایت و راهنمائی سایر اعضای خانواده را برعهده دارند. خداوند متعال در آیات متعددی این حقیقت را یادآور شده و به زنان مسلمان سفارش كرده است كه از شوهران خود كه مدیرخانواده هستند، اطاعت كنند. در سوره نساء می فرماید: «الرجال قومون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من امولهم فالصا لحا ت قا نتا ت؛ مردان سرپرست زنان هستند و این به جهت برخی برتری هائیست كه خداوند (برای حفظ نظام جامعه) به بعضی نسبت به برخی دیگر قرار داده است و نیز به خاطر انفاق برخی از اموالشان در مورد زنانشان می باشد و زنان صالح و شایسته نیز آنهائی هستند كه مطیع بوده و تواضع دارند. براساس این رهنمود اطاعت زنان از شوهران خود - البته در مواردی كه معصیت خدا نباشد - می تواند پیوند زناشویی را محكمتر و به قوام خانواده یاری كند.

ب- حفظ عفت و حریم خانواده


پاسداری از حریم خانواده بر زن و مرد لازم است. داشتن عفت و حجاب نیز بر هر دو ضروری است. قرآن می فرماید: به مردان مؤمن بگو چشمان خود را از نامحرم فرو بندند و دامن خود را از گناه باز دارند... و به زنان مؤمن نیز بگو چشمان خود را از نگاه های هوس آلود بازگیرند و دامن خود را از گناه حفظ كنند و زینت های خود را در مقابل نامحرمان نمایان نسازند.

اما حفظ عفت و رعایت حجاب در مورد زنان ویژگی های خاصی دارد كه شایسته است آنان برای پاسداری از حریم خانواده ها حتماً در پوشش حجاب و عفاف باشند. امام صادق (ع) فرمود: بهترین زنان شما آن زنی است كه چون با همسرش خلوت كند زره حیا را از خود دور سازد و چون از خلوت شوهرش بیرون آید زره حیا را بر تن كند و حجاب و عفت خود را كه نشانه حیای اوست كاملا رعایت نماید. رسول خدا(ص) در مورد بانوان شایسته صفاتی را برشمرده كه از جمله آنها آرایش برای همسر و پوشش كامل از دیگران است.

ج- جلب رضایت شوهر

یك بانوی مسلمان برای گرم كردن روابط خانواده می تواند علاوه بر موارد فوق رضایت مرد را كه مدیر خانواده محسوب می شود جلب كند و ناراحتی های او را رفع نموده و به این ترتیب در مقابل مشكلات و سختی هایی كه مرد در بیرون منزل با آنها دست به گریبان است كدورت و تیرگی هایش را از دل او بزداید.
 
    آغاز و پایه ریزی تبادل محبت و مهرورزی از دوران كودكی 

انسان موجودی است با نیازها ی متعدد كه نمی توان او را از نیازهایش جدا ساخت . برخی از این نیازها مربوط به جسم و تن و برخی دیگر مرتبط با روح و روان اوست . بخشی از این نیازها در زمینه حیات اجتماعی ، اقتصادی و ---  او، و بخش دیگر در زمینه مسائل فرهنگی ، اخلاقی و مذهبی او می باشد.

از بین مجموعه نیازهای آدمی شاید هیچكدام به اهمیت و اعتبار نیاز عاطفی و احتیاج به مهر و محبت نباشد . اساساً محبت برای انسان نیازی طبیعی به شمار می رود وزندگی بدون محبت سرد و بی صفا و خسته كننده است . تامین این نیاز روانی مانند تامین سایر نیازهای روحی تاثیر شگرفی در ساختمان شخصیت انسان، مخصوصاً در مراحل اولیه زندگانی دارد .

خلل پذیر بود هر بنا كه می بینی مگر بنای محبت كه خالی از خلل است


 از نظر اسلام این تبادل محبت و مهرورزی باید از دوران كودكی آغاز و پایه ریزی شود و بهترین و برترین كسانی كه باید آن را پایه گذاری كنند، والدین مخصوصاً مادر است . 

چگونه خانم ها متوجه شوند که مورد علاقه همسرانشان میباشند .

قابل توجه  دوستان : 


«او نمی‌گوید دوستت دارم! اصلا شاید دوستم ندارد. شاید تنها به زندگی با من عادت کرده و اگر هر زن دیگری هم جای من بود، با او همین رفتار را می‌داشت. شاید در جوانی‌اش یک شکست عشقی عمیق خورده و دیگر نمی‌تواند مرا دوست داشته باشد. شاید به اصرار خانواده‌اش به این ازدواج تن داده و دلش می‌خواهد دوباره به روزهای مجردی‌اش برگردد. شاید...»

  بسیاری از زن‌های ایرانی  که همسران‌شان میان سنت و مدرنیته گیر افتاده‌اند و با وجود تمام عشق و احترامی که برای آنها قائل هستند، از عهده گفتن یک جمله ساده برنمی‌آیند: «دوستت دارم!» این مردها میانه‌ای با گل و هدیه ندارند، جمله عاشقانه بلد نیستند و بعد از بحث به‌جای عذرخواهی می‌خواهند با عادی رفتار کردن، موضوع را به فراموشی بسپارند. اگر شما هم یکی از زن‌هایی هستید که زیر یک سقف با چنین مردی زندگی می‌کند،‌ بهتر است قبل از قضاوت کردن با این 10 نشانه‌مردانه ابراز عشق آشنا شوید.

  ـ   مرد عمل است


همسر شما یک مرد سنتی است که فکر می‌کند ابراز احساسات یک کار زنانه است؟ اگر این‌طور است شما حداقل تا‌مدتی باید به دنبال نشانه دیگری بگردید و عشقش را از روی آن حدس بزنید. چنین مردهایی دوست دارند به زبان بی‌زبانی حرف بزنند و شما می‌توانید از هزار و یک موقعیت این زبان را رمزگشایی کنید. همسر شما ممکن است «دوستت دارم » را با درست کردن وسایل خانه و کارهای تعمیراتی نشان دهد یا اینکه به‌جایش حمام را بشوید یا آشغال‌ها را بیرون ببرد. این دسته از مرد‌ها دوست ندارند برای ابراز عشقشان کار هیجان انگیز و بزرگی انجام دهند. آنها بیشتر از آنکه بخواهند شما را متوجه حس خودشان کنند،‌دوست دارند برایتان یک زندگی آرام بسازند. در اوج ترافیک دنبال‌تان بیایند تا راحت به خانه برگردید، بیشتر کار کنند تا در رفاه باشید یا وقتی یک فرد فضول فتنه‌ای علیه شما به‌پا می‌کند، بی‌تفاوت از کنارش بگذرد و نشان دهد به شما اطمینان دارد. این دسته از مرد‌ها تمام تلاششان را می‌کنند تا دنیا جای بهتری برای شما باشد و البته تمام تلاششان را هم می‌کنند که شما از این موضوع بویی نبرید.


 
  ـ  شما را اول صف می‌گذارد


یک مرد سنتی، اگر عاشق همسرش باشد، بیشتر از آنچه فکرش را کنید، برای زندگی‌اش وقت و انرژی می‌گذارد. تقویم او از روی برنامه‌های همسرش ورق می‌خورد و تمام تلاشش را می‌کند که کوچک‌ترین زمان خالی‌اش را، برای زندگی مشترکش صرف کند. او با یک دسته‌گل به خانه نمی‌آید اما تمام سعی‌اش را می‌کند که در سریع‌ترین زمان ممکن به خانه برگردد. وقتی که از محل کارش برمی‌گردد نمی‌گوید:«دلم برایت خیلی تنگ شده بود» اما با روی باز به‌خانه می‌آید و اگر شما تمام روز را تنها در خانه گذرانده باشید،‌ با تمام خستگی‌اش سعی می‌کند برنامه‌ای برای بعدازظهر شما بریزد. او دوست دارد یک‌تنه تنهایی شما را پر کند و اگر هم به خاطر مشغله‌هایش از پس این‌کار برنیاید، با استقبال از برنامه‌های دیگری که در سر‌دارید، شما را در رسیدن به آرامش بیشتر همراهی می‌کند. او را بشناسید!


   ـ  از شما کمک می‌گیرد


مهم نیست شما مهارت و توانایی انجام آن کار را دارید و مهم هم نیست که او به تنهایی از پس آن کار برمی‌آید یا نه؛ اگر همسرتان از شما برای انجام کاری کمک می‌خواهد، با دل و جان همراهی‌اش کنید. برای مردهایی که اهل گفتن دوستت دارم نیستند، چنین مشارکت‌هایی نماد دوست داشتن هستند. آنها می‌خواهند ساده‌ترین کارها را هم با کمک شما انجام دهند و به شما نشان دهند که در تمام ابعاد این زندگی، نقش موثری دارید. برای مرد‌هایی که اهل ابراز علاقه به شیوه مدرن نیستند، کمک خواستن یعنی نشان دادن تمامی احساس. آنها با این خواسته می‌گویند:

« دوست دارم حتی در ساده‌ترین بخش‌های این زندگی هم همراهم باشی»، پس این همراهی را از او نگیرید و ساده از کنارش نگذرید.


   ـ  باورهایش را بازنگری می‌کند


مردهای ایرانی، با یکسری اصول به‌دنیا می‌آیند و رشد می‌کنند اما اگر همسرتان واقعا عاشق‌تان باشد، به خاطر شما از اصول قدیمی‌اش دست برمی‌دارد. برای هر فردی قضاوت دیگران و اصولی که با آنها بزرگ شده اهمیت دارد، اما یک مرد عاشق،‌ کمی انعطاف‌پذیرتر است و می‌تواند خط و مرزهایش را برای شما جا‌به‌جا کند. او شما را همین‌طور که هستید می‌پذیرد و به خاطر راضی نگه‌داشتن دیگران، برای شما شرط تغییر کردن را تعیین نمی‌کند. اولویت او نظر و خواسته شماست و به همین دلیل، سعی می‌کند دیگران را مجاب به تغییر و پذیرفتن شما کند.


   ـ  خودش را تغییر می‌دهد


برای همه ما تغییر کردن کار ساده‌ای نیست؛ حتی اگر همسرتان عاشق‌ترین همسر روی زمین باشد، نباید انتظار داشته باشید سریع و آسان ویژگی‌هایی که دوست ندارید را کنار بگذارد. اما اگر دوست‌تان داشته باشد، تمام تلاشش را برای تغییر می‌کند. به‌خاطر شما صبورتر می‌شود و روی موضوعاتی که هیچ وقت برایش اهمیتی نداشته تمرکز می‌کند. اگر از ظاهرش انتقاد کرده‌اید، سعی می‌کند به دلخواه شما لباس بپوشد. اگر برخی حرف‌ها یا برخورد‌هایش را دوست ندارید، آنها را به خاطر شما تغییر می‌دهد. اما گمان نکنید این تغییرات یک‌‌شبه اتفاق می‌افتد. شاید او هیچ وقت موفق به تغییر‌دادن خودش نشود اما همین که برای تغییر کردن تلاش می‌کند، معنای جمله « دوستت دارم» را می‌دهد.


  ـ  رؤیاهایش را بدون شما نمی‌سازد


یک همسر عاشق، گوشه گوشه زندگی‌اش را در کنار شما می‌بیند. برای او هیچ رؤیایی بدون شما امکان‌پذیر نیست. اگر نامزد‌تان باشد، تمام تلاشش را می‌کند که هرچه زودتر با هم ازدواج کنید و اگر همسرتان باشد، برای رسیدن به یک ثبات مالی بیشتر از همیشه قدم برمی‌دارد. او دوست دارد در کنار شما یک خانواده کامل داشته باشد. از شنیدن خبر حضور یک بچه در زندگی‌تان، هیجان‌زده می‌شود. او هر بعد این زندگی که حضور شما در آن باشد را عاشقانه دوست دارد و از هر اتفاق تازه‌ای در زندگی‌تان را استقبال می‌کند. برای او حضور شما در زندگی کافی است و دیگران تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند به بهتر شدن احساس و زندگی شما کمک کنند.


 ـ   راز‌هایش را برای شما فاش می‌کند


بعضی مردها دوست دارند دنیایشان را در بسته برای خودشان نگه دارند. برای یک مرد، گفتن رازهایی که سال‌هاست از همه پنهان‌شان کرده آسان نیست. در دنیای آنها این اتفاق تنها بعد از یک عشق و اعتماد جدی می‌افتد و اگر این اعتماد ذره‌ای خدشه‌دار شود، بازهم در دنیای راز‌هایشان بسته می‌شود و تا ابد پنهان می‌ماند. پس گمان نکنید حرف‌هایی که گفتن آنها برای شما آسان است برای همسرتان هم به راحتی قابل بیان است. وقتی زبان باز می‌کند برایش شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید هرگز شخص دیگری از حرف‌هایی که میان شما رد و بدل شده، باخبر نمی‌شود. برای یک مرد، گفتن حرف‌های نگفته، نیازمند رسیدن به یک عشق بی‌اندازه است و اگر همسرتان شما را برای درد دل‌هایش انتخاب کرده‌است، بدانید که بیش از هر کسی عاشق شماست. در این مواقع نه راهکاری به او ارائه دهید و نه با بی‌توجهی‌تان دلسردش کنید. تنها گوش کنید و نشان دهید با تمام وجود حرف‌هایش را می‌فهمید.


   ـ  پابه‌پای‌تان پیش می‌رود


اگر شما را دوست داشته باشد، با تمام وجود دلش می‌خواهد راضی و خوشحال نگه‌تان دارد. شاید او برای یک آخر هفته رمانتیک و پر از گل و هدیه برنامه ریزی نکند، اما با دل و جان حرف‌های شما را می‌شنود و تا حل شدن نگرانی‌هایتان، شما را همراهی می‌کند. برای او فرقی نمی‌کند که شما به خاطر یک مسئله کاری، خانوادگی یا شخصی نگران هستید. او فقط شادی شما را می‌خواهد و همیشه به دنبال راه‌حلی برای از میان‌بردن دغدغه‌هایتان است. او با هموار کردن راه شما در رسیدن به آروزهایتان عشقش را نشان می‌دهد. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، اگر به دنبال هنر هستید و اگر دوست دارید برای بزرگ‌کردن بچه‌ها وقت بگذارید، همسر عاشق‌تان شما را همراهی می‌کند تا با سختی کمتری از این مسیرها بگذرید.


   ـ  شما را همانطور که هستید، می‌پذیرد

نمی‌توانید بگویید هیچ ایرادی ندارید. از ظاهر‌تان گرفته تا سبک لباس پوشیدن، حرف‌زدن، وضعیت خانوادگی یا حتی خصوصیت‌های اخلاقی، قطعا مواردی وجود دارد که همسرتان در دلش با آنها میانه‌ای نداشته باشد. پس گمان نکنید که «دوستت دارم» نگفتن او، غیرقابل بخشش است. زیرا او با گذشتن از ایراد‌های شما یا بخشیدن اشتباهات‌تان به شما عشقش را ابراز می‌کند. برای او شما همین‌طور که هستید قابل ستایشید و نمی‌گذارد که به خاطر ایرادهای احتمالی، دیگران به شما خرده‌ای بگیرند. یک همسر عاشق، همیشه پشتیبان شما می‌ماند و در شادی و غم، بیماری و سلامت و ... برخوردی یکسان با شما دارد.

از همان روز خواستگاری تا زمانی که بچه‌ها بزرگ می‌شوند و سر زندگی‌شان می‌روند، زندگی مشترک شما با مشکلات ریز و درشتی روبه‌رو خواهد بود. اما همسری که عاشقانه شما را دوست دارد، هرگز از شما به‌عنوان حلال مشکلات استفاده نمی‌کند. اگر سوءتفاهم یا تفاوت عقیده‌ای میان اطرافیانش و شما فاصله انداخته باشد، شما را به میانه بحران هل نمی‌دهد و با درایت خودش مشکلات را حل می‌کند. اگر دوست‌تان داشته باشد،‌ تلاش می‌کند رابطه گرم و مثبتی میان شما و اطرافیانش حاکم باشد و البته مسئولیت ساختن چنین ارتباطی را تنها به دوش شما نمی‌اندازد.



شخصیت شناسی از طریق انتخاب کیک

  سلام دوستان دنیای مجازی  مطلبی را که برای پست امروز         انتخاب کردم خیلی شیرین و لذت بخش است . امیدوارم این پست برای شما هم لذت بخش و مفید باشد.

شما کدامیک را می پسندید ؟



شیرینی و شكلات جزء آن دسته از خوراكی‌هایی هستند كه چشم‌پوشی از خوردن آنها برای بسیاری تقریبا از محالات است.

چند نفر را در اطرافتان می‌شناسید كه بتوانند برای چاق نشدن عطای خوردن یك برش كیك شكلاتی را به لقایش ببخشند؟ اصولا كیك از آن دست خوراكی‌هایی است كه حتی اگر سیر هم باشی باز بدت نمی‌آید ناخنكی به آن بزنی و طعم دلنشین آن را زیر زبان مزه‌مزه كنی.

ختم كلام اینكه پشت همه این تعریف‌ و تمجیدها ماجرای دیگری نهفته، آیا می‌دانستید كه انتخاب كیكی شما وابستگی مستقیمی به شخصیت و رفتارتان دارد؟

اینكه شما كیك هویج را می‌پسندید و دیگری كیك وانیلی را دلیلش به جز ذائقه خوراكی شما ذائقه رفتاری شما هم می‌تواند باشد.

اگر می‌خواهید بیشتر بدانید و از چم و خم كار سر دربیاورید این مطلب را تا آخر بخوانید. بخوانید تا بدانید علایق شما به انواع كیك‌ها چطور پرده از رازهای شخصیتی شما برمی‌دارد.

 

_ كیك توت‌فرنگی:

شما یك‌شخص رمانتیك به معنی واقعی كلمه هستید؛ گرم و صمیمی، محبوب و مهربان. اینها همه از جمله خصوصیات اخلاقی شماست. به دیگران اهمیت می‌دهید و چه بسا مراقب آنها هم هستید.

در بحران‌ها، تنگناهای زندگی و روزهای سخت، در قامت یك قهرمان ظاهر می‌شوید و مشكلات را با درایت و سخت‌كوشی حل و فصل می‌كنید. خودتان دوست دارید كه بار مشكلات دیگران را هم به دوش بكشید.

شما این قابلیت را دارید كه در قواره آدمی كاملا احساساتی ظاهر شوید؛ آنقدر احساساتی كه بابت كوچك‌ترین بحرانی چه در زندگی خودتان و چه در زندگی دیگران اذیت شوید.

_ كیك‌بستنی:

همیشه منتظر دریافت هدیه هستید! دوست دارید همواره انرژی مثبت را بگیرید. بسیار خلاق، ماجراجو و جاه‌طلب هستید. در نظر دیگران یك فرد احساساتی شناخته شده‌اید.

با غریبه‌ها سرد برخورد می‌كنید اما وقتی با كسی آشنا می‌شوید و كمی روابط‌ بین شما صمیمانه می‌شود همه چیز تغییر می‌كند و به شدت با آنها گرم می‌گیرید.

از ریسك كردن اصلا نمی‌ترسید. كمی بی‌برنامگی در زندگی‌تان وجود دارد كه البته جزء لاینفك روحیات شماست. همیشه دوست دارید لبخند بزنید!

_ كیك شكلاتی:

شما یك فرد ماجراجو هستید. به واقع ماجراجویی در خون شماست. عاشق ایده‌های جدید هستید. شاید از این قسمت ماجرا خیلی خوشتان نیاید اما دیگران می‌توانند به راحتی به شما زور بگویند و البته شما هم تقریبا این زورگویی را می‌پذیرید!

هرچند در عین حال وقتی عصبانیت شما به اوج می‌رسد و تحملتان سرانجام یك جایی تمام می‌شود شلاق به دست می‌گیریدو چه بسا اطرافیانتان را تار و مار می‌كنید! در عین حال به شكل عجیب و غریبی خوش‌خلق هستید و معمولا با روی خوش از دیگران استقبال می‌كنید.

به هر حال از آنجایی كه هر كسی كاسه صبری دارد وقتی كاسه صبر شما كه اتفاقا ظرفیت آن خیلی هم زیاد است پر می‌شود دیگران شاهد عصبانیت ترسناكی می‌شوند كه شاید دیگر هرگز تكرار نشود.

با این حال ویژگی‌های مثبت شما به شدت بر ویژگی‌های‌ناشی‌از ضعف‌تان غلبه می‌كند. نكته قابل توجه در زندگی‌تان در این موضوع خلاصه می‌شود كه شما اهمیت ویژه‌ای به وفاداری می‌دهید و دقیقا به همین دلیل همواره آدم وفاداری خواهید بود.

_ كیك لیمو:

فرد آرام و البته جالب‌توجهی هستید. دستان هنرمند شما زبانزد خاص و عام است. شما سخنوری قهار بعد از شام در مهمانی‌ها هستید و البته این قابلیت را دارید تا یك معلم بسیار خوب هم باشید.

بهتر است سعی نكنید در آن واحد دو فعالیت هرچند ساده را با هم انجام دهید. مثلا تلاش نكنید هم پیاده‌روی كنید و هم آدامس بجوید! چون یا آدامس داخل حلقتان می‌پرد یا چنان زمین می‌خورید كه دست و پایتان زخمی می‌شود.

در واقع شما تمركز لازم برای انجام دو كار ساده در یك لحظه را ندارید! البته می‌توانید رهبر اركستر باشید به شرط اینكه تمام تمركزتان را روی همین كار بگذارید. در ضمن دوستان زیادی دارید كه از معاشرت با شما بسیار خرسند هستند.

_ كیك وانیلی:

در نظر دیگران شما به شدت دوست‌داشتنی هستید. طنزپردازی شما گاهی آنقدر پیش می‌رود كه تبدیل به لودگی می‌شود بنابراین بهتر است حد و مرزها را حفظ كنید! به طور كلی زندگی را خیلی جدی نمی‌گیرید. اصولا دودل هستید و این دودلی سبب بی‌انگیزه بودنتان هم می‌شود.

با همه این احوال هركسی از بودن در اطراف شما لذت می‌برد شاید یقینا به همین دلیل كه شما یك بذله‌گوی واقعی هستید. درعین حال دیگران باید به شدت مراقب باشند تا شما را به مرز عصبانیت و دیوانگی نرسانند. بزرگ‌ترین قوت شما مرامی است كه در رفاقت خرج می‌كنید. شما دوستی برای همه عمر هستید.

_ كیك اسفنجی:

آیا می‌دانستید كه چقدر آدم شیرینی هستید؟! در ضمن دوست‌داشتنی‌ هم هستید. در عین حال به عنوان فرد بامزه‌ای در نظر دیگران شناخته شده‌اید. گرما را بیشتر از سرما دوست دارید. در مواقع شلوغ بازی، شیطنت‌های مخصوص به خوتان را دارید كه اتفاقا در نظر دیگران جالب توجه هم هست. معمولا در انتهای روز دوست دارید یك بستنی بخورید!

_ كیك هویج:

شما فردی شاد و دوست‌داشتنی هستید. كسی كه دوست دارد همیشه لبخند بزند؛ لبخندهایی از ته دل! آنقدر در معاشرت با دیگران خوب رفتار می‌كنید كه همه دوست دارند همواره در تعامل با شما باشند.

خوش‌قلبی ذاتی شما زبانزد خاص و عام است هرچند گاهی مواقع دمدمی‌مزاج می‌شوید! به هر حال آداب و معاشرت قابل قبول شما سبب شده تا انبوهی از دوستان وفادار اطرافتان را احاطه كنند.

 

 

رابطه واسوس فکری با اضطراب

 وسواس فکری و  اضطراب  

 

 

اگر تا به حال فکری داشته‌اید که نتوانسته‌اید آن را از ذهنتان بیرون کنید، تا اندازه‌ای از تجربه وسواس فکری آگاهید.

_   وسواس فکری 


فکر، تکانه یا تصور سمج و مزاحم، مسایلی هستند که افراد مبتلا به وسواس فکری با آن در گیرند و می‌دانند که این شناخت‌ها، درون فرآیندهای فکر آشفته خودشان ایجاد می‌شوند. 

آنها ناامیدانه سعی می‌کنند این افکار مزاحم را نادیده بگیرند یا متوقف کنند و در برخی موارد می‌کوشند با انجام دادن کاری یا فکر کردن به چیزی دیگر، آن را خنثی کنند.

برای اینکه فکر وسواسی را درک کنید به زمانی فکر کنید که با فرد مهمی در زندگی‌تان جرو بحث کرده‌‌اید و برای مدت چند ساعت یا چند روز بعد از آن، این جر و بحث را در ذهن خود مرور کرده‌ا‌ید. 

_  تفکرات وسواس فکری عبارتند از:


شمارش ذهنی اعداد، دعا خواندن یا تکرار ذهنی کلمات و عبارات معین، تجسم تصاویر دیداری معین و مطالب ذهنی.

دیگر اختلال اساسی بعضی بیماران، نشخوارهای فکری است که ممکن است نوعی رفتار وسواسی باشد که در پاسخ به وسواس به وجود می‌آ‌ید. در این قبیل موارد، فرد گرفتار تفکر دور و دراز غیر خلاق در باره موضوع معینی می‌شود. موضوع این تفکرات ممکن است جنبه فردی و شخصی داشته یا دارای ماهیت مذهبی و فلسفی باشد.

بیشتر افراد مبتلا به وسواس فکری با وسواس عملی هم دست به گریبانند. وسواس عملی، رفتار تکراری و ظاهرا هدفمندی است که در پاسخ به تمایلات غیرقابل‌کنترل یا بر اساس یک رشته مقررات تشریفاتی یا قالبی انجام می‌شود.

ترکیب این دو وسواس، اختلالی را ایجاد می‌کند به نام اختلال وسواس فکری و عملی که فرد به خاطر وجود فکرهای مزاحم که باعث اضطرابش می‌شود، دست به اعمال جبرانی‌ای می‌زند تا آنها را خنثی کند که متاسفانه این اعمال وقت‌گیر، غیرمنطقی و پریشان‌کننده هستند و فرد نومیدانه آرزوی متوقف‌کردن آنها را دارد.

این اختلال‌ها می‌تواند شامل نگرانی‌هایی از آلودگی مانند میکروب‌ها، تردید در مورد روشن گذاشتن گاز یا پرخاشگری مانند صدمه‌زدن به دیگران باشد.

حتما متوجه شده‌‌اید که وسواس عملی بیشتر با وسواس فکری مرتبط با آن همراه است.

_ وسواس شستن دست 


خیلی از مواقع، وسواس فکری می‌تواند با کمال‌گرایی اشتباه گرفته ‌شود، ولی یکی از تفاوت‌های مهم این دو در این است که فرد وسواسی معمولا درگیر موضوع‌های پیش‌پا افتاده‌ای است که خیلی به پیشرفت در زندگی مربوط نمی‌شود، ولی فرد کمال‌گرا به دنبال پیشرفت در زندگی شخصی، تحصیلی و شغلی‌اش است؛ البته اگر بتواند با واقعیت منطبق باشد و فرد از استاندارد‌های خشک و انعطاف‌ناپذیر مبری باشد.

یکی از دلایل مهم این اختلال، یادگیری مشاهده‌ای است، یعنی والدینی که خودشان از این مشکل رنج می‌برند، بدون شک فرزندان وسواسی خواهند داشت.

دلیل دیگر ماندگاری این اختلال، روبرو نشدن این افراد با موقعیت‌هایی است که در آن دچار اضطراب می‌شوند و با انجام رفتار‌هایی سعی در فرار از آن موقعیت دارند، در حالی که ماندن در آن موقعیت به بهبود آنها در طولانی‌مدت کمک خواهد کرد.

در حقیقت اضطرابی که آنها دارند یک اضطراب غیرواقعی است که فقط گذر زمان و دیدن اینکه مثلا ماندن در یک مکان عمومی مانند سینما و بیرون آمدن از آنجا بدون اینکه لباس‌هایمان را در منزل بشوییم و در آن هفته بیمار نشویم، می‌تواند این اطمینان را در فرد ایجاد کند که تخمین او از موضوع اضطراب‌برانگیز واقعی نبوده است.

مشغولیت ذهنی مساله دیگری است که ممکن است با وسواس اشتباه گرفته شود. چنین چیزی گاهی اوقات سراغ هر فردی می‌آید ولی تفاوت آن با وسواس این است که زمانی كه می‌خواهیم از شر آن خلاص شویم، می‌توانیم، اما وسواس این ویژگی را ندارد.

_  درمان چیست؟


بیماری وسواس بیماری پیچیده و ناتوان‌کننده‌ای است که متاسفانه می‌تواند در بسیاری از موارد در صورت عدم دریافت درمان حرفه‌ای، سیر صعودی داشته باشد و تبدیل به یک بیماری مزمن شود.

درمان این بیماری از طریق دو درمان همزمان یعنی دارودرمانی و روان‌درمانی که به ترتیب به‌وسیله یک روان‌پزشک و یک روان‌شناس صورت می‌گیرد، میسر است.

همچنین همکاری اعضای خانواده فرد در انجام تکالیف درمانی او بسیار ضروری است.



/div

کنار امدن با غم و غصه در زندگی

راههای موثر برای کنار امدن با غم و غصه در زندگی


 

تا حالا نشده کسی برای کنار آمدن با شادی و خوشبختی مشکل داشته باشد. وقتی شادی و لذت وارد زندگی ما می شود، ما آزادانه آن را تجربه می کنیم، اما وقتی غصه و ناراحتی به سراغمان بیاید، معمولاً با آن مبارزه می کنیم.
ما در زمانه ای زندگی می کنیم که به ما دیکته می کند همیشه لبخند روی لب داشته باشیم، به همین خاطر برخورد با غم و غصه کمی برایمان دشوار می شود. اما ناراحتی و غم و اندوه بخشی طبیعی از زندگی همه مردم است. این ناراحتی ها چه به خاطر یک فقدان مهم در زندگی مثل مرگ یکی از عزیزان، ایجاد شده باشد چه به خاطر شکست های کوچک و بی اهمیت روزانه، می توانیم یاد بگیریم که چطور راحت تر با آنها زندگی کنیم.

ـ  پذیرش ناراحتی خود و تحمل آن

رویکردهای کلی نگری به سلامتی دیر زمانی است که پی به نقش احساسات ما در وضعیت سلامتی مان برده و پزشکی مدرن این روزها توجه بیشتری به این مسئله معطوف داشته است.
برای داشتن یک زندگی احساسی سالم، لازم است که به همه احساساتمان احترام بگذاریم و به آنها فرصت ابراز بدهیم. وقتی غم و ناراحتی به سراغ ما می آید، باید به خودمان اجازه بدهیم که آن را به طور کامل حس کنیم. اینکار باعث می شود بفهمیم که غم و غصه واکنشی بسیار طبیعی و عادی به فقدان های زندگی است، نشان دهنده ایراد و اشکال ما.
هر نوع فقدان می تواند ناراحتی در ما ایجاد کند-حتی می تواند به همراه یک غروب زیبای خورشید باشد که نشاندهنده پایان روز است. ممکن است ندانیم که چه چیز همیشه باعث ناراحتی ما می شودحتی ممکن است یک تغییر کوچک در شیمی بدنمان مثل تغییرات هورمونی، تغییر سطح قند خون و از این قبیل باشد.
اینکار کمک میکند که نیاز به درک همه واکنش های احساسیمان از بین برود. مسئله مهم اینست که نباید به هیچ عنوان احساساتمان را سرکوب کرده و در برابر آنها مقاومت کنیم.علاوه بر پذیرش ناراحتیمان بعنوان بخشی عادی از زندگی، و اجازه وجود دادن به آن، راه های دیگری هم برای کمک به کنار آمدن با غم و غصه هایمان وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می کنیم:


ـ  5 راه حل اساسی برای کمک به کنار آمدن با غم و اندوه

1. احساساتتان را با یک دوست امین یا یکی از اعضاء خانواده درمیان بگذارید. در واقع این فرد باید کسی باشد که خوب به حرف های شما گوش بدهد، سعی در قضاوت کردن در مورد آن یا تغییر دادن شما نداشته باشد.
2. سعی کنید کارهایی انجام دهید که به شما آرامش می دهد. به پیاده روی بروید، دوش آب گرم بگیرید، یک کتاب خوب بخوانید، به گل و گیاه های خانه رسیدگی کنید یا به سایر سرگرمی های مورد علاقه تان بپردازید.
فوراً استرستان را پایین آورید.ذهنتان را آرام کنید.احساساتتان را تسکین دهید.نوعی آسودگی خیال در جسمتان ایجاد کنید.
تمدد اعصاب را به طریقی طبیعی و آسان ایجاد کنید.
3. راهی برای آرام کردن و تسکین خود پیدا کنید. اینکار باعث می شود احساساتتان آزاد و رها شود. مدیتیشن کنید، به موسیقی آرامش بخش گوش دهید یا حرکات کششی ساده انجام دهید.
4. خاطره نویسی کنید. وقتی اینکار را انجام می دهید مثل این می ماند که یک شنونده خوب دارید که می توانید به او اطمینان کرده و حرف هایتان را با او درمیان بگذارید.
5. یاد بگیرید که چطور بهترین دوست خود باشید. سعی کنید یکبار دیگر نگاهی به خودتان بیاندازید و اینبار به عشق و علاقه به خودتان نگاه کنید. ببینید شاید تا امروز با خودتان به تندی و سنگدلانه رفتار می کردید، و از این به بعد به جای آن برای خودتان همدردی و دلسوزی کنید.


ـ  چه موقع به دنبال کمک متخصص بروید؟

ناراحتی های شدید و طولانی مدت می تواند نشانه افسردگی باشد. افراد افسرده معمولاً احساس تنهایی و ناامیدی می کنند و خودشان را به خاطر چنین احساساتی سرزنش می کنند.
اگر احساس ناراحتی و غصه زیاد بیشتر از دو هفته در شما ماندگار شد و در فعالیت های روزانه تان مثل کار یا خواب و خوراک ختلال ایجاد کرد، بهتر است به متخصص مراجعه کنید. اگر این احساسات شما با فکر مرگ و خودکشی همراه شد، سریعاً از متخصص روانشناس کمک بگیرید.

 

 

رابطه دین و روانشناسی

 روان شناســی و دین

 


بحث و بررسی در زمینه بهداشت روانی و درمان بیماران روانی سابقه بسیار طولانی دارد و به قرنها قبل از میلاد برمی گردد، هرچند که شیوه های درمان، مختلف و گوناگون است؛ زیرا انسان برای رویارویی با مسایل و پدیده های درونی خود راه های مختلفی را از خرافی تا علمی و اعتقادی، پیموده است.

در گستره رابطه دین و روان شناسی، مذاهب به سه دسته بزرگ تقسیم می شوند:

الف: مذاهب ساده ابتدایی که با نگاهی آکنده از تقدس و حرمت، به اشیا می نگریستند و به جادو و خرافات توجه داشتند.

ب: مذاهب مبتنی بر اصول فلسفی مانند آیین های بودا و کنفوسیوس که از طریق تهذیب نفس و توافق در روابط اجتماعی و پذیرش رنج، به سلامت انسان می نگرند.

ج: مذاهب توحیدی معتقد به مبدأ و معاد و نبوت به ویژه اسلام که برنامه بهداشت جسمی و روانی اش بر اصول زیر استوار است:

1. جهان بینی منطقی و روشن؛

2. خلافت الاهی انسان؛

3. بازگشت به خدا و تصحیح رفتار؛

4. مبارزه با خرافات؛

5. مبارزه با یأس فلسفی و پوچ گرایی.

بدین سبب، حل مشکلات وناهنجاری های روانی بشر و تأمین آرامش وی، از دغدغه های مذاهب توحیدی، به ویژه اسلام شمرده می شود. خوشبختانه روان شناسان به این نقش توجه کرده اند که به چند نمونه اشاره می شود:

1) ویلیام جیمز، پدر دانش روان شناسی می گوید:

اگر جمله ای بتواند رسالت جهانی مذاهب را برساند، بهتر از این نخواهد بود: چیزی در جهان بیهوده و گزاف نیست، اگر چه ظاهراً جهان بر خلاف این امر حکم کند. زندگی در پرتو مذهب دو صفت بارز دارد: سرشار بودن از رحمت محض و بهجت دلیرانه و آرامش باطنی «مذهب» همان قدر که با مسخره بازی ها و بیهودگی ها دشمنی دارد، با شکایت از سرنوشت و تقدیر می ستیزد. ممکن است پاره ای از مذهب ها جهان را غم انگیز نشان دهند، ولی این سختی را برای تزکیه نفس لازم می شمارند و در پایان این فاجعه، امید و رستگاری می بینند.

2) یونگ می گوید:

در میان بیمارانی که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه شدم، یکی نبود که مشکلش در عدم نگرش دینی به حیات نباشد. با اطمینان می توان گفت همه آنها به دلیل از دست دادن آنچه ادیان زنده هر عصر به پیروان خود عرضه می دارند، احساس بیماری می کردند و هیچ کدام قبل از بازیافتن بینش دینی، شفای واقعی نیافتند.

کسی که نگرش دینی به حیات دارد، صاحب گوهری گران بهاست؛ یعنی چیزی دارد که سرچشمه زیبایی و زندگی است و به جهان و بشریت شکوهی تازه می دهد. چنین کسی ایمان و آرامش دارد. حال بر چه اساسی می توان این زندگی را نامشروع خواند، چنین تجربه ای را بی اعتبار دانست و چنین ایمانی را وهم و خیال نامید؟

3) مزلو می گوید:

گرایش به دین یا فلسفه ای جهانی که جهان و مردمش را به شکل کلیتی معنادار، منسجم و رضایت بخش سازمان می دهد؛ تا حدودی به انگیزه امنیت طلبی مربوط می شود. درمیان مذاهب، به تعبیر یونگ، مذاهب شرق تکامل فرهنگ را بیش تر می نمایانند. مذهب، بسیاری از نیازهای انسان را برمی آورد و خلأ وجودی اش را پر می کند. مذهب، پاسخ بسیاری از پرسش ها را می دهد، بسیاری از مسائل را روشن و توجیه می کند و به انسان اطمینان و قدرت و امید می بخشد.

4) برگسون می گوید:

در رویارویی با خطرهای زندگی جدید، ما به تکیه گاه روحی نیازمندیم.

قرآن کتاب شفا بخش اقتضای خاتمیت دین مبین اسلام آن است که پیام پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله جاودانه باشد تا در زمان های مختلف و فرهنگ های گوناگون، مسایل پیچیده انسان و جوامع انسانی را پاسخ گوید. براین اساس قرآن کریم، رسالت خود را به زمان و مکانی خاص محدود نمی داند و با مبارزه طلبی و تحدی، خود را اثری الهی معرفی می کند. اثری که اگر همه انسان ها دست به دست هم بدهند، نمی توانند حتی مانند یک سوره آن بیافرینند.

از طرف دیگر، قرآن تنها کتاب آسمانی است که از دست برد جعل و تحریف در امان مانده؛ چرا که خداوند تبارک و تعالی خود حفظ آن را به عهده گرفته است. سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و صحابه و تابعین در حفظ، قرائت، کتابت، جمع و تفسیر قرآن نیز، موءید مصونیت آن از هرگونه تحریف است. قرآن سندی الهی و معجزه جاوید پیامبر است که در طول تاریخ، مسلمانان به دیده کتاب زندگی، هدایت و قانون به آن نگریسته اند و از دیدگاه های مختلف در آن تدبر کرده اند. هر چه از زمان نزول قرآن فاصله می گیریم، هم سیطره و نفوذ قرآن فزونی می یابد و هم گستره پژوهش های قرآنی؛ و به گونه ای که امروزه دانش وران اکثر دانش ها، به ویژه در قلمرو علوم انسانی، به مطالعه این کتاب آسمانی روی آورده اند.

خداوند قرآن را شفا خوانده است: «وَ ننَزِّلُ مِنَ الْقُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُوءْمِنِین؛ ما آن چه از قرآن فرستیم، شفای دل و رحمت الهی برای اهل ایمان است». واژه شفا، نشان می دهد بشر در کنار امراض جسمانی به بیماری های روانی نیز دچار می شود و قرآن درمان آن به شمار می آید. در توضیح شفا بخشی قرآن، توجه به دو نکته ضرورت دارد:

الف - گستره شفابخشی قرآن

قرآن شفای دردهایی است که چه بسا از محدوده ناهنجاری های شناخته شده روان شناسی خارج است. به تعبیر دیگر، ممکن است فردی از نظر روان شناسی دارای شخصیت متعادلی باشد، ولی در فرهنگ قرآن بیمار محسوب شود. بیماری ای ناشناخته که در جهان دیگر آشکار می گردد؛ چون دنیا مزرعه آخرت است و رابطه این جهان و جهان دیگر مانند رابطه عالم رحِم با این جهان است. در تفسیر عیاشی، مسعده بن صدقه از امام صادق علیه السلام چنین روایت کرده است:

«إنَّما الشِّفاءُ فِی عِلْمِ الْقُرآن» آموختن قرآن مایه دریافت طب روحانی و دست یافتن به نسخه شفابخش الهی است.

پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نیز می فرماید:

«القُرآنُ مَأدَبَةُ اللهِ فَتَعَلَّمُوا مَأدَبَتَهُ مَااسْتَطَعْتُم؛قرآن سفره الهی است، به اندازه توانتان از این سفره بهره گیرید».

قرآن سفره ای است که هیچ کس از کنارش تهی دست برنمی خیزد. آن که دیده بر نوشته اش می افکند، به همین اندازه از این سفره بهره می برد، «اَلنَّظَرُ فِی الْمُصْحَفِ عِبادَةٌ» آن که به تلاوت آیاتش بپردازد بهره اش افزون می شود و آن که ترجمه تحت الفظی اش را دریابد، بهره فزون تر می یابد. امیر بیان، علی علیه السلام تغییر مراتب بهره وری از قرآن را با عبارت «إقْرَأ وَ ارْقَ؛ بخوان و بالا برو» بیان کرده است.

حضرت علی علیه السلام جنبه شفا بخشی قرآن را با بیانی رسا چنین توضیح داده است: «پیامبر صلی الله علیه و آله طبیبی سیار است که با طب خویش همواره به گردش می پردازد، مرهم هایش را به خوبی آماده ساخته و ابزارش را گداخته است تا در آنجا که نیاز است، قرار دهد، برای قلب های نابینا و گوش های ناشنوا و زبان های گنگ، با داروی خود در جست وجوی بیماران فراموش شده و سرگردان است».

 پیامبر صلی الله علیه و آله خداوند را طبیب معرفی می کند و به یکی از پزشکان می فرماید: «إنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ الطَّبیبُ وَ لکنَّک رَفیقٌ؛ همانا خداوند (عزوجل) طبیب است و تو با بیمار رفق و مدارا می کنی.» و در حدیثی دیگر فرمود: «یا عِبادَاللهِ اَنتُم کشاالمَرضاءِ وَ رَبّ العالَمین کالطَّبیبِ فَصلاحُ المَرضی فیما یعْلَمُهُ الطَّبیب و تَدبیرُهُ بِه لا فیما تَشْتَهِیهِ الْمَریض وَ یقْتَرِحُه أَلاَ فَسَلِّمُو اللهِ أمْرَهُ تَکونُوا مِن الْفائِزینَ؛ ای بندگان خدا شما همانند مریض، و پروردگار عالم همانند طبیب است و مصلحت مریض آن است که طبیب می اندیشد نه آن چه که مریض می خواهد پس (ای بندگان خدا) کارها را به خدا واگذارید تا جزء رستگاران باشید».

ب - جایگاه آرامش و امنیت در قرآن

امنیت و آرامش روانی در قرآن جایگاهی ویژه دارد و به شکل های گوناگون بازتاب یافته است. برای نمونه، اشاره به برخی از نمونه های آن سودمند می نماید.

1. نخستین خانه ای که برای عبادت آفریده شد، خانه کعبه است و هر که بدان سامان گام نهد، ایمن است زیرا خداوند آن را پناهگاه و محل امن قرار داد. باز سازنده این خانه حضرت ابراهیم علیه السلام، از خداوند خواست تا شهر مکه را ایمن و با برکت سازد کنگره سالانه حج سمبل امنیت و اتحاد بشر است. این امنیت، افزون بر انسان، حیوانات و گیاهان حرم را نیز شامل می شود.

2. قرآن کریم، بعد از بیان نعمت اطعام جهت بر طرف کردن گرسنگی، از نعمت آرامش یاد می کند و یکی از نعمت های بزرگ عصر ظهور حضرت مهدی (ارواحنا فدا) را آرامش و امنیت می خواند پیامبر صلی الله علیه و آله اطمینان و آرامش و شادابی و خندان بودن را از مشخصه های بهشت جاودان بر شمرده است.

3. قرآن کریم به موءمنان فرمان می دهد برای رسیدن به آرامش و امنیت خاطر، به پروردگار پناه برند.

 

 

درمان افسردگی

دین اکسیر درمان افسردگی وگره گشای مشکلات


 

 


1. افسردگی به خاطر نرسیدن به خواسته ها


بدون تردید، انسان در گذرِ زمانِ زندگی، با انواع حادثه ها و پیش آمدها رو به رو می شود و به بسیاری از خواسته ها و آرزوهایش دست نمی یابد و طبعاً همواره چرخش جهان، به دل خواه او نیست و در مورد نعمت ها و ابزار زندگی، همیشه به برخی از محرومیت ها مبتلا می شود. بعلاوه با دیدن ناملایمات و فشارها، بی صفایی ها، ستم ها و ستم گری ها و انواع اعمال غیرانسانی و حوادث طبیعی، در کشمکش های درونی و روانی قرار می گیرد؛ تا آنجا که خیال می کند، عدالت نیست، حساب و کتاب نیست و اصولاً زندگی یعنی، پوچی و بی هدفی. با این برداشت نادرست، نور و روشنایی برای او شب تاریک می شود و تدریجاً مبتلا به یأس و ناامیدی و به دنبال آن در معرض انواع افسردگی ها، نگرانی ها و ناراحتی های روانی و جسمی قرار می گیرد که ممکن است به مراحل بسیار خطرناکی بینجامد.

2. افسردگی با وجود امکانات رفاهی


پژمردگی، افسردگی، احساس عدم نشاط، اضطراب، غمگینی و دل مردگی از پدیده های وحشتناک عصر ماست. نمی گوییم این ها در گذشته وجود نداشت ولی قدر مسلم، ابعاد آن این چنین وسیع نبود.راستی چرا مردم عصر ما با همه امکاناتی که دارند از سلامت روح برخوردار نیستند و در حالت اضطراب و نگرانی به سر می برند؟ با این که نسبت به گذشته از امکانات فراوانی برخوردارند.به عنوان مثال:


الف: ساعات کار نسبت به گذشته بسیار کم شده و بر ساعات فراغت و تفریح افزوده گشته است؛


ب: بارهای گران از دوش بشر برداشته شده و بر دوش چرخ های عظیم کارخانجات قرار گرفته و حتی در داخل منازل همه چیز به صورت برقی در آمده است؛


ج: امکانات و ثروت نسبت به گذشته بسیار افزایش پیدا کرده، وسایل تغذیه، لباس، خانه های مدرن و مجهز، وسیله نقلیه و اتومبیل هایی که در آن انسان هیچ گونه گرما و سرمایی را احساس نمی کند. انسان های گذشته چنین زندگی مرفهی را حتی در خواب هم نمی دیدند؛


د: وسایل تفریحی مدرن و متنوع، گردش دور دنیا و استفاده از تمام مناظر طبیعی جهان و خلاصه هر تفریحی که به فکر انسان بیاید، در دسترس او قرار گرفته و وسایلش برای او فراهم است.


با این حال انسان عصر ما باید در آرامش کامل فرو رود و از سلامت کامل جسم و روح برخوردار گردد. در حالی که می بینیم انسان ها (مخصوصاً در کشورهای پیشرفته) در یک حالت اضطراب و نگرانی فوق العاده به سر می برند. احساس می کنند که زندگی خشن شده و لطافت خود را به کلی از دست داده است. آن روح و نشاطی که در یک روستایی چند قرن پیش وجود داشت، هرگز در خانه مرفه ترین ثروتمندان امروز دیده نمی شود.


سفره ها رنگین تر و غذاها متنوع تر و اسباب تنوع از همیشه بیشتر، اما احساس لذت کمتر شده است. بسیاری از مردم در کشورهای صنعتی، با دارو می خوابند و بادارو صبح از خواب بیدار می شوند. غالباً در جست وجوی داروهای مسکنِ اعصاب و مواد مخدر هستند تا حدی خود را آرام کنند.


لبخندهای مصنوعی آنها روشن گر تضاد درون وبرون آنهاست. قیافه های عصبانی و گفت وگوهای بی روح، همه نشانی از این وضع ناراحت کننده است. افزایش آمار بیماران روانی وتوسعه روزافزون بیمارستان های اعصاب و روان، دلیلِ روشن دیگری برای این موضوع به شمار می آید(1)

3. راه چاره چیست؟


حال با توجه به نکات پیشین سوءال این است که آیا بشر در گذران زندگی دائم باید به همین وضع بگذراند و همیشه در رنج، بلا، اضطراب، افسردگی و پژمردگی به سر برد؟ و آیا راه حلی برای این مشکل اجتماعی وجود ندارد؟ و اگر راهی هست آیا در دسترس همگان قرار دارد و بشر می تواند با گزینش آن راه صحیح و درست خود را از این همه بدبختی ها نجات دهد؟ ویا برای همیشه محکوم به این سرنوشت شوم است؟

4. دین بهترین راه نجات


با مراجعه به دین و تعالیم دینی، روشن می شود که تنها چیزی که می تواند ریشه این بیماری های جان کاه را در نهاد انسان بخشکاند، اضطراب و افسردگی را برطرف سازد و ناامنی ها و نگرانی های روانی را به امنیت و آرامش برگرداند، دین و تعالیم دینی است. زیرا یک فرد مذهبی هیچ گاه احساس تنهایی نمی کند و احساس پوچی در زندگی ندارد. هرگز خود را شکست خورده در برابر حوادث نمی بیند. انتحار در قاموس او مفهومی ندارد و بن بست برای او متصور نیست. بدیهی است چنین ایمان و اعتقادی می تواند او را از بسیاری نگرانی ها رهایی بخشد.


خوشبختانه در سال های اخیر بین روان شناسان، توجه به دین برای سلامت روان و درمان بیماری های روانی افزایش یافته است. آنها معتقدند در ایمان به خدا نیرویی خارق العاده، وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان می بخشد و در تحمل سختی های زندگی او را کمک می کند و اضطرابی را که اکثر مردمِ زمان ما در معرض ابتلا به آن هستند دور می سازد.


ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس آمریکایی می گوید: «ایمان بدون شک موءثرترین درمان اضطراب است» و «ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد، فقدان ایمان زنگ خطری است که شکست انسان را در برابر سختی های زندگی هشدار می دهد» و «میان ما وخدا رابطه ناگسستنی وجود دارد.


اگر ما خود را تحت اشراف خداوند متعال درآوریم و تسلیم او شویم، تمام آرزوهای مان تحقّق خواهد یافت».(2)


کارل یونگ، در ضمن سخنی که نسبت به بیماران مراجعه کننده به او دارد می گوید: «به جرأت می توانم بگویم آنها به این دلیل گرفتار بیماری روانی شده بودند که جوهره دین وباور دینی را در نیافته بودند و تنها وقتی که به این دیدگاه های دینی بازگشته بودند به طور کامل درمان شدند».(3)


روان کاو دیگری به نام ا.ا. بریل، معتقد است: «انسان متدین هرگز دچار بیماری های روانی نخواهد شد» و مورخ معروف «آرنولد توئین بی» می گوید: بحرانی که اروپاییان در قرن حاضر دچار آن شده اند، اساساًً به فقر معنوی آنها بازمی گردد، او معتقد است که تنها راه درمان این فروپاشیدگی اخلاقی بازگشت به دین است.(4)






1. امامی، محمد جعفر، بهترین راه غلبه بر نگرانی ها و ناامیدی ها، ص 7-5.
2. جیمز، ویلیام، دین و روان، ص20.

3. یونگ، روانشناسی و دین، مقدمه.

4. خوش کنش، نقش دین در بهداشت روان، ج 2 ص.

برگرفته از کتاب :نقش باورهای دینی در رفع نگرانی ها

 

 

افسردگی  8

افسردگی و اینترنت

 


مزایا و معایب ارتباطات اینترنتی

 در مطالعات تازه ای که توسط دکتر رابرت کرات (Dr. Robert Kraut) در دانشگاه اوهایو صورت گرفته، نشان داده شده است که استفاده از اینترنت باعث افسردگی می شود. به تدریج که اجتماع ما بیشتر و بیشتر به ارتباطات اینترنتی وابستگی پیدا می کند، مطالعه این که چگونه این امر در شکل دهی روشهای تعامل ما تاثیرگذار است، اهمیت بیشتری می یابد. آیا با محروم بودن از جنبه های فیزیکی و احساسی گفتگوی مستقیم با یک فرد و یا دریافت نامه ای به خط دوستمان، خود را بیشتر منزوی حس نمی کنیم؟

  بعضی عقیده دارند صحبت کردن از طریق کامپیوتر آسانتر است زیرا آدم احساس راحتی بیشتر می کند و می تواند چیزهایی را که در حضور دیگران به دلایل مختلف نمی تواند بر زبان آورد، بازگو کند.
 این امر به سطوح پایین خودآگاهی مربوط می شود. البته این جنبه مثبت این امر است و باید به جنبه منفی آن نیز توجه کرد. افراد معمولاً با درجه پائین تری از خودآگاهی، راحتتر دروغ می گویند. در دنیای امروز، موارد بسیار زیادی وجود داشته است که افراد از طریق اینترنت دروغ گفته اند تا دیگران کار خاصی را برایشان انجام دهند. اتاقهای گپ زنی در اینترنت، نمونه ای از مکانهایی هستند که این دروغگوئیها به وفور در آنجا اتفاق می افتد.

 اینترنت، پیشداوریهای ما را نیز کاهش می دهد. هنگامی که ما کسی را بر روی شبکه ملاقات می کنیم نمی دانیم که او چه شکلی است، تنها چیزی که می دانیم این است که به ما چه می گوید. بنابراین ارتباطات اینترنتی، بدون هیچگونه پیشداوری حاصل از ملاقات حضوری، بسیار متفاوت از ارتباطات به شیوه سنتی گشته است.

 هر چند ارتباطات از طریق اینترنت برای افراد خجالتی بسیار راهگشا است و دریچه های جدیدی را می گشاید اما از سوی دیگر، می تواند افراد را به زودباوری و قبول آنچه که به آنها ارائه می شود تشویق کند. افراد و گروههای مختلف می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و پیامهای خود را چه خوب و چه بد، در سطح گسترده ای منتشر نماینـد. بـرای مثال، Hatewatch.orgگروهی است که رشد «گروههـای نفرت» را در وب پیـگیری و دیـده بانی می کند. این به ما نشان می دهد که تمام اشکال مختلف ارتباطات در اینترنت ما را به یک جهت مثبت رهنمون نمی سازد.
 به نظر می رسد که اینترنت روشهای ارتباطی ما را در هر دو جنبه مثبت و منفی، دگرگون نموده است. پست الکترونیکی، سرویس سریع و راحتی را برای بسیاری به وجود آورده است ولی از سوی دیگر، هر چند حجم ارتباطات ما زیادتر شده ولی از جنبه های شخصی تر آن دور افتاده ایم.



افسردگی  7

ارتباط افسردگی با سایر بیماریها


   

 افسردگى اغلب به‌طور همزمان با بسیارى از بیماریها مثل بیمارى قلبى، سکته مغزى، سرطان و دیابت می‌تواند بروز پیدا کند.

 افسردگى موجود همراه این بیماریها اغلب فراموش شده و درمان نمی‌شود. مطالعات اخیر تأکید بر این نکته دارد که براى حصول نتیجه خوب از بیماریهاى ناتوان‌کننده بالا باید افسردگى و زمینه آن را به‌درستى تشخیص و درمان کرد.

    
ــ  افسردگى و بیماریهاى قلبى 
 

   
 شواهد قوى وجود دارد که وجود افسردگى ریسک بیمارى قلبى را در افراد افزایش می‌دهد. آنالیزهاى آمارى ثابت کردند که وجود افسردگى شدید (عمده) در افراد ۴برابر آنها را در مقابل انفارکتوس قلبى در یک دوره ١٣-١٢ ساله آسیب‌پذیرتر می‌کند.

 حتى در افرادى که افسردگى خفیف دارند، احتمال ابتلا به بیمارى قلبى دو برابر بیشتر است. اکنون سؤال اینجاست که آیا درمان افسردگى احتمال ابتلا به بیمارى قلبى را کاهش مى دهد یا خیر؟ سؤالى که تحقیقات آینده جواب آنراخواهد یافت. 
    
ــ  افسردگى و دیابت 
   
 افسردگى در طول زندگى هر شخص را می‌تواند هدف قرار دهد. ولى وقتى شخص دچار دیابت است مشکل بسیار حادتر است.

 این اتفاق در میان ١٦ میلیون آمریکایى روى داده است. درمان بیمارى افسردگى در بیماران دیابتیک به‌طور قابل توجهى به بهبود کیفیت زندگى و همچنین کنترل دیابت کمک می‌کند. از طرفى مطالعات زیادى در کالیفرنیا و واشنگتن نشان داده است که وجود دیابت احتمال افسردگى در شخص را دو برابر می‌کند.

 علت زمینه‌اى که بین دیابت و افسردگى وجود دارد هنوز ناشناخته است. افرادى که دچار دیابت هستند و همزمان اختلالات افسردگى را از خود بروز می‌دهند، به‌طور قابل توجهى عوارض دیابت در آنها بیشتر است. 
   
ــ  افسردگى و اضطراب 
   
 تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد که افسردگى اغلب با اختلالات اضطرابى مثل (ترس، وسواس، ترس از اجتماع یا ...) همراه است.

 اما هنوز مشخص نیست که آیا افرادى که علائم این دو اختلال را دارند به دو بیمارى مجزا مبتلا هستند و یا اینکه یک بیمارى واحد است که علائم هر دو اختلال را با هم دارا می‌باشد. مطالعات نشان داده است که ٢٠ تا ٩٠ درصد مبتلایان به هراس، دوره‌هاى اختلال افسردگى عمده دارند.

 از علائم این اختلال توأم می‌توان موارد زیر را نام برد:

 لرزش، طپش قلب، خشکى دهان، ناراحتى معده ـ روده و موارد دیگر. براى درمان آنها از
 داروهاى ضداضطراب و افسردگى استفاده می‌شود و روان‌درمانى بسیار مؤثر می‌باشد. 
   
ــ  افسردگى و چاقى 
   
 به‌طور کلى تحقیقات نشان داده است که در بعضى از افراد افسرده افزایش وزن مشاهده می‌شود.

 در این افراد کاهش وزن به‌طور قابل ملاحظه‌اى به اعتماد به نفس آنان و همچنین کیفیت بهتر زندگى و بهبودى آنان از افسردگى کمک می‌کند. 
   
ــ   افسردگى و تیرویید 
   
 افسردگى در طیف وسیعى از بیماریها می‌تواند اولین نشان بیمارى باشد مثل کم‌کارى غده تیرویید. بنابراین پزشک باید در ابتداى درمان علاوه بر معاینه کامل جسمى و عصبى و آزمایشات معمول عملیات تشخیص مربوط به کارکرد تیرویید و همچنین غده فوق کلیوى را انجام دهد.